میرزای غریب

نشر اشعار و آثار عرفانی محراب قلی پور

میرزای غریب

نشر اشعار و آثار عرفانی محراب قلی پور

مشخصات بلاگ
میرزای غریب

بسم الله الرحمن الرحیم

وبلاگ اشعار
تفاسیر
و مطالب عرفانی محراب قلی پور

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محراب قلی پور» ثبت شده است

«هو»

 

جمله عالم شود فدای علی

جسم آدم ز خاک پای علی

 

روی منبر خدا تجلی کرد

می رسد هر زمان صدای علی

 

شاه شاهان و یا که سلطانی

امپراطور شد گدای علی

 

روز محشر ز تخت سلطنتش

جمله محشر شود سرای علی

 

عار از ذکر یا علی گیرد

غایت سیر حق ، لقای علی

 

می خورد نان جو ز درویشی

بیش نَبوَد از آن غذای علی

 

مرده ای را تو ذکر مولا کن

زنده خواهد شد از هوای علی

 

جان ناقابلی فقط دارم

جان ناقابلم برای علی

 

در هوای سحر به نخلستان

عشق می ریزد از عبای علی

 

من به چشمش که سخت بیمارم

آن دو چشم خدا نمای علی

 

از نگاهش شراب می ریزد

اینچنین است کیمیای علی

 

این علی کاین چنین شکر ریز است

پس چه باشد به حق ، خدای علی

 

محراب قلی پور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • میرزای غریب

به نام خدا 

 

بغض من ، دلبرانه زینت داد
شعر غمگین زنگ انشا را
با تنفر لگد زد و انداخت
در درون زباله دنیا را

 

من که دنیا و آخرت را هم
پای چشمان او فدا کردم
دامن پاک او که رو می کرد
دست آلوده ی زلیخا را

 

یار زیبای من ، دو چشمانش
کهکشانی درون خود دارد
ماه و خورشید من ، ز پشت نقاب
میزند طعنه روی زیبا را

 

از سفیدی برف و باران که
روی سقف دلم فرود آمد
رفتنت خوبِ خوب معنی کرد
مرد تنها و سوز سرما را

 

کاش در آن شبی که می رفتی
از  دو چشمت دو بوسه میچیدم
کاش امشب ، ز درد می مردم
تا نبینم غروب فردا را

 

 

  • میرزای غریب

به نام خدا

 

دکلمه ی بغض من / غزلی از محراب قلی پور

 

همراه با نوای سه تار استاد سهیل حکمت آرا

 

بغض من

 

 

 

پخش و دانلود دکلمه

 

فایل تصویری

  • میرزای غریب

نهال من

ترنج فصل بهار من

 

من بهترین تاجر جهانم

تا زمانی که ، ناز تو را می خرم...

 

دل نوشته ها / محراب قلی پور

 

  • میرزای غریب

سال ها مرگ های پی در پی

سال هاست قبر کوچکی هستم

عشق از ره رسید و من گفتم

عشق تو کار می دهد دستم

 

این کتاب شعر که می بینی

روزگاری تمام من بوده

تازیانه زدند و فهمیدم

من به جام دو چشم تو مستم

 

خار می شد دلم ولی هربار

خار از دل جدا نمودم من

این حقارت برای تو تا کی؟

آدمی بس حقیرم و پستم

 

این غزل ها برای او بوده

بی سرانجام و مرگ آلوده

پیش چشمت به روی چوبه ی دار

چشم از این جهان فرو بستم

 

 

دریافت دکلمه و فایل تصویری

  • میرزای غریب

امشب را به خواب من بیا

من بعد از تو

تنها در خواب زندگی می کنم...

 

دلنوشته ی شبانه / محراب قلی پور

 

  • میرزای غریب

خاطراتی که از تو جا مانده

هفت نسل مرا که سوزانده

من برای خدا فقط ماندم

چون برایم فقط خدا مانده

 

تک بیتی غمگین / محراب قلی پور

 

  • میرزای غریب

به نام خدا

 

غزل عاشقانه ی برای نهال / محراب قلی پور

همچو ماهی ، درون شب هایم

میدرخشی و نور می تابی

از تو مست و همیشه مخمورم

عشق من ، جام باده ی نابی

 

انتظاری که پیر کرده مرا

روزگاری تمام خواهد شد

من همیشه به خواب می بینم

آن شبی را که پیش من خوابی

 

نام زیبای تو، که قلبم را

می کشاند به سوی زیبایی

دختر دلبر غزل هایم

مثل نامت همیشه جذابی

 

نور روز و فروغ شب هایم

مهربانم ، امید فردایم

از تبار و نژاد خورشیدی؟

یا که از خاندان مهتابی؟

 

با تو تنها عمیق می خندم

با تو هر قصه ای تماشایی ست

عکس زیبای تو به دیوار و

صاحب خنده های در قابی

 

عشق تو ریشه و وجود منِ

خسته از غربت و غمی دائم

عشق زیبای من ، فدای تو که

تک نهالی ، به قلب محرابی

 

دانلود دکلمه

 

 

محراب قلی پور

  • میرزای غریب

 

می سوزم و هر لحظه ، می میرم و می گویم

ای کاش حیاتی بود ، تا باز بسوزم من...

 

تک بیتی غمگین / محراب قلی پور

 

 

 

  • میرزای غریب

می نشینم رو به تو ، چشم تو را سر می کشم

چشم تو ، تنها دلیل مستی ما بود و هست...

 

تک بیتی عاشقانه / محراب قلی پور

 

  • میرزای غریب